کلبیونلغتنامه دهخداکلبیون . [ ک َ بی یو ] (اِخ ) اولاد ابوالحسن کلبی که مدت 95 سال از دست خلفای فاطمی در جزیره ٔ صقلیه (سیسیل ) امارت داشتند و حسن بن علی از نسل ابوالحسن کلبی ، مؤسس این سلسله است و او از جانب منصور در 335 مأم
کلبیونفرهنگ فارسی عمیدگروهی از فلاسفۀ یونان که فضیلت و سعادت را در ترک لذات و تجملات دانسته و با جامۀ ژولیده و سر و پای برهنه بهسر میبردند و آدابورسوم اجتماعی را تخطئه میکردند.
شینه ٔ کلبانلغتنامه دهخداشینه ٔ کلبان . [ ن َ / ن ِ ی ِ ک َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سورنای . سورنای برغو. صفاره . (یادداشت مؤلف ). رجوع به مترادفات کلمه شود.
کلبنلغتنامه دهخداکلبن . [ ] (ص ، اِ) یا کلبر. در دو نسخه ٔ قدیم سوزنی کلمه به دو صورت فوق آمده است و معنی آن رانمی دانم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : شعر من دانا خرد، نادان خر کلبن بودشعر من پیشش چو در پیش خر کلبن شعیر.سوزنی (یادداشت ایض
ابوالحسن کلبیلغتنامه دهخداابوالحسن کلبی . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ن ِ ک َ ] (اِخ ) جدّ سلسله ٔ کلبیین . و این سلسله از دست خلفای فاطمی از سال 336 هَ . ق . مدت 95 سال در جزیره ٔ صقلیه حکم رانده اند. رجوع به کلبیون شود.