کوماندولغتنامه دهخداکوماندو.[ ک ُ دُ ] (فرانسوی ، اِ) کماندو. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کماندو شود.
تکاورفرهنگ فارسی عمید۱. (نظامی) کسی که آموزشهای دشواری برای جنگ و حملههای غافلگیرانه را گذرانده باشد؛ کماندو.۲. = تگاور
سربازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) می، ارتشی، نیروهای منظم، تکاور، کماندو، ذخیره، کهنهسرباز، سرباز وظیفه ایثارگر، جانباز، آزاده خدمت وظیفه ◄ اقدامات جنگی سرباز کهنهکار، کهنهسرباز، جانباز