کمکیدیکشنری فارسی به انگلیسیancillary, auxiliary, contributory, relief, standby, subsidiary, supplementary
خط کمکیauxiliary laneواژههای مصوب فرهنگستانخط عبور جانبی که ورودیها و خروجیهای بزرگراه را از جادۀ اصلی جدا میکند
درخت کمکیdummy 1واژههای مصوب فرهنگستاندرختی که از آن برای کمک به بر پا کردن دکل درختی در داربَری استفاده میشود
دماسنج کمکیauxiliary thermometerواژههای مصوب فرهنگستاندماسنج جیوهای شیشهای که به دستۀ دماسنج وارونه متصل میشود
بافۀ کمکیpass lineواژههای مصوب فرهنگستانبافۀ سبکی که در تجهیزات حملونقل چوب یا در تجهیز دکل درختی به کار میرود
بالة کمکیauxiliary finواژههای مصوب فرهنگستانبالة ثابت اضافی کوچک در بیرون دُم افقی که در تقویت پایداری سمتی نقش چندانی ندارد
خط کمکیauxiliary laneواژههای مصوب فرهنگستانخط عبور جانبی که ورودیها و خروجیهای بزرگراه را از جادۀ اصلی جدا میکند
دادههای کمکیancillary dataواژههای مصوب فرهنگستاندادههایی که از آنها در پردازش دادههای اخذشده از تجهیزات استفاده میشود
درخت کمکیdummy 1واژههای مصوب فرهنگستاندرختی که از آن برای کمک به بر پا کردن دکل درختی در داربَری استفاده میشود
دماسنج کمکیauxiliary thermometerواژههای مصوب فرهنگستاندماسنج جیوهای شیشهای که به دستۀ دماسنج وارونه متصل میشود
بافۀ کمکیpass lineواژههای مصوب فرهنگستانبافۀ سبکی که در تجهیزات حملونقل چوب یا در تجهیز دکل درختی به کار میرود
خط کمکیauxiliary laneواژههای مصوب فرهنگستانخط عبور جانبی که ورودیها و خروجیهای بزرگراه را از جادۀ اصلی جدا میکند
دادههای کمکیancillary dataواژههای مصوب فرهنگستاندادههایی که از آنها در پردازش دادههای اخذشده از تجهیزات استفاده میشود
درخت کمکیdummy 1واژههای مصوب فرهنگستاندرختی که از آن برای کمک به بر پا کردن دکل درختی در داربَری استفاده میشود
دماسنج کمکیauxiliary thermometerواژههای مصوب فرهنگستاندماسنج جیوهای شیشهای که به دستۀ دماسنج وارونه متصل میشود
بافۀ کمکیpass lineواژههای مصوب فرهنگستانبافۀ سبکی که در تجهیزات حملونقل چوب یا در تجهیز دکل درختی به کار میرود