کنوریدنلغتنامه دهخداکنوریدن . [ ک َ / ک ِ دَ ] (مص ) آدم بازی دادن و فریفتن مردم . (برهان ) (آنندراج ). فریب دادن . (انجمن آرا). فریفتن و مکر کردن . (ناظم الاطباء).
کناردانلغتنامه دهخداکناردان . [ ک ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش گاوبندی است که در شهرستان لار واقع است و 468 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
کناردانلغتنامه دهخداکناردان . [ ک ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان هکان است که در بخش کوهک شهرستان جهرم واقع است و 400 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). رجوع به فارسنامه ٔ ناصری شود.