ترجمه مقاله

کولی

ko[w]li

۱. مردم‌چادرنشینی که در مسیر خود به کارهایی از قبیل خوانندگی، نوازندگی، فال‌بینی، و فروش سبد می‌پردازند؛ لوری؛ لولی؛ غرشمال؛ قرشمال.
۲. (صفت) [عامیانه، مجاز] کسی که داد و فریاد بیهوده می‌کند؛ بی‌شرم.

غربتی، غرشمال، قرشمال، لوریوش، لوری، لولی

ترجمه مقاله