کوچولولغتنامه دهخداکوچولو. (ص ) در تداول عامه ، کوچک . (فرهنگ فارسی معین ). در تداول عامه ، بسیار کوچک : دست و پا کوچولو. آقاکوچولو. خانم کوچولو. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || (اِ) بچه . کودک . (فرهنگ فارسی معین ).
موچولولغتنامه دهخداموچولو. (ص ، از اتباع ) (اصطلاح عامیانه ) از اتباع کوچولو. کوچک و خرد: کوچولو موچولو.
کوچولولغتنامه دهخداکوچولو. (ص ) در تداول عامه ، کوچک . (فرهنگ فارسی معین ). در تداول عامه ، بسیار کوچک : دست و پا کوچولو. آقاکوچولو. خانم کوچولو. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || (اِ) بچه . کودک . (فرهنگ فارسی معین ).
کوچولولغتنامه دهخداکوچولو. (ص ) در تداول عامه ، کوچک . (فرهنگ فارسی معین ). در تداول عامه ، بسیار کوچک : دست و پا کوچولو. آقاکوچولو. خانم کوچولو. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || (اِ) بچه . کودک . (فرهنگ فارسی معین ).