کویونجیکلغتنامه دهخداکویونجیک . (اِخ ) محلی است که کتابخانه ٔ معروف آسوربانی پال را در ضمن حفریات از آنجا بیرون آورده اند. (از ایران باستان ج 1 ص 128).
کاونجکلغتنامه دهخداکاونجک . [ وَ ج َ ] (اِ) خیار بادرنگی را گویند که سبز و تازه و بزرگ باشد. (برهان ) : شاعر که دید به قد کاونجک بیهوده گوی و نحسک و بوالکنجک . ابوالمؤید.ای قامت تو بصورت کاونجک هستی تو بچشم هر کسی بلکنجک . <