کَتگویش دزفولیحفره ای که در دیواره بستر رودخانه در می آورند ومخلی خنک برای استراحت است ( در منطقه دزفول مرسوم است )
کیت و کیتلغتنامه دهخداکیت و کیت . [ ک َ ت َ وَ ک َ ت َ / ک َ ت ِ وَک َ ت ِ ] (ع اِ مرکب ) چنین و چنان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). چنین و چنان : و کان من الامر کیت و کیت ؛ بود آن چنین و چنان . (ناظم الاطباء).
کَتَبَفرهنگ واژگان قرآننوشت ( در عباراتي نظير "کَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ ﭐلرَّحْمَةَ" کنايه از واجب کردن و مقدر نمودن است)
کَتَبْنَافرهنگ واژگان قرآننوشتيم ( در عباراتي نظير "أَنَّا کَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ ﭐقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ " کنايه از واجب کردن و مقدر نمودن است)