25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
غِریدن
کِرًیدن
pealing
pealed
peal
peals
بیشتر بدانید
predisplaced
unblushingness
uncaucusable
subconvex
به پای کسی رسیدن
turkomanic
جستوجوی دقیق
کِریدن
گویش تهرانی
صدای گردش کردن، غِریدن (قرقره)
جستوجوی همآوا
خفه کردن (سرکوب کردن)
دیکشنری فارسی به عربی
إخْمادٌ
سفر کردن مسافرت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سفر
اداره کردن هدایت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تراس
دنبال کردن پیگرد کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حاکم
اوقات تلخی کردن کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اثر (مع الشد)
بیشتر
۲۰٬۶۶۴ واژه همآوا
جستوجوی مشابه
کِریدن،غِریدن،قِر،قرقره،گردیدن، گلیدن،قردادن،کرکره،کروکر کردن،کرکره کردن
گویش تهرانی
گردیدن
جستوجوی همآغاز
کِریدن،غِریدن،قِر،قرقره،گردیدن، گلیدن،قردادن،کرکره،کروکر کردن،کرکره کردن
گویش تهرانی
گردیدن