کژپایکلغتنامه دهخداکژپایک . [ ک َ ی َ ] (اِ مرکب ) خرچنگ : چون کژپایک که گرد آب می گردد و کرمکی می جوید. (معارف بهأولد از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به خرچنگ شود.
کیک فنجانیcup cake, fairy cake, patty cakeواژههای مصوب فرهنگستانکیک اسفنجی کوچک و گردی که در قوطیهای مسی جداگانه یا قالبهای کاغذی پخته میشود
کیک اسفنجیsponge cakeواژههای مصوب فرهنگستانکیک متخلخل و سبک تهیهشده از آرد خودورا و شکر و تخممرغ زده و طعمدهندهها
کیک لیوانیmug cakeواژههای مصوب فرهنگستانکیکی که در درون لیوانی بزرگ و با استفاده از تندپز در مدتی کوتاه پخته میشود