لغتنامه دهخدا
کیچ . (ص ، ق ) پریشان و پراکنده . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || به معنی کم و اندک هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ). کم و اندک . (ناظم الاطباء). رجوع به کیچ کیچ شود. || کوچک . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کوچک و خرد. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کیچ کیچ شود. |