اخفرهنگ فارسی عمیدهنگام شادی، غم، درد، و تٲسف گفته میشود: ◻︎ اخاخی برداشتی ای گیجگاج / تا که کالای بدت یابد رواج (مولوی: ۶۰۳).
تاگاجلغتنامه دهخداتاگاج . (اِ مرکب ، ق مرکب ) بمعنی یکتا گاه و یک بار باشد. (جهانگیری ) : زهی دولت که من دارم که دیدم چو تو ممدوح مکرم را بتاگاج . سوزنی (از جهانگیری ).مؤلف انجمن آرا آرد: در جهانگیری نوشته تاگاج ، یک تا گاه و بیکبا