گازانبرفرهنگ فارسی عمیدآلتی که با آن میخ را از چیزی بیرون میآورند یا با آن دندان را میکشند؛ میخکش.
گازانبرلغتنامه دهخداگازانبر. [ اَم ْ ب ُ ] (اِ مرکب ) آلت آهنین شبیه انبردست که میخ از تخته بدان بیرون کشند. کلبتین . رجوع به گاز شود.
گازانبرفرهنگ فارسی معین(اَ بُ) (اِمر.) قیچی ، مقراض ، یک نوع ابزاری است که در کارهای آهنگری و زرگری و غیره به کار می رود.
قلاب گازانبریend hook 2واژههای مصوب فرهنگستانقلابهای نوکتیزی که برای بارگیری در سر قطورتر بینه نصب شدهاند
قلاب گازانبریend hook 2واژههای مصوب فرهنگستانقلابهای نوکتیزی که برای بارگیری در سر قطورتر بینه نصب شدهاند
مسماکدیکشنری عربی به فارسیکوليس , نوعي پرگار که براي اندازه گيري ضخامت يا قطر اجسام بکار ميرود , فندق شکن , گازانبر