گالینگورفرهنگ فارسی معین(گُ) [ فر. ] (اِ.) نوعی کاغذ ضخیم به رنگ های گوناگون که بیشتر در ساختن جلد کتاب به کار می رود.
میزان النورلغتنامه دهخدامیزان النور. [ نُن ْ نو ] (ع اِ مرکب ) (اصطلاح فیزیکی ) نورسنج . رجوع به نورسنج شود.
غرفات النورلغتنامه دهخداغرفات النور. [ غ ُ رُ تُن ْنو ] (ع اِ مرکب ) از اصطلاحات حکمای اشراق است و منظور از آن انوار مجرده می باشد و وجه تشبیه آن به غرفات ، آن است که مراتب و درجات آنها در شدت نوریت و ضعف مانند غرفه هایی است که بالای همدیگر قرار دارند : ان السائرین الذین یقرع
نار ذات النورلغتنامه دهخدانار ذات النور. [ رِ تُن ْ نو ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) و این نار به خاطر نورانیت آن شریف است و پارسیان متفقاً آن را طلسم اردی بهشت می دانند. (حکمة الاشراق ص 192).
أخْرَجَه إلي النّورِدیکشنری عربی به فارسیبيرون داد آن را , محقّق ساخت آن را , عملي ساخت آن را , پديد اورد آن را