ترجمه مقاله

گام زن

gāmzān

۱. رونده.
۲. تند‌رو.
۳. قاصد.
۴. اسب تندرو: ◻︎ یکی اسب باید مرا گام‌زن/ سم او ز پولاد خارا‌شکن (فردوسی: ۲/۱۲۷ حاشیه).

ترجمه مقاله