ساسی سرایلغتنامه دهخداساسی سرای . [ س َ ] (اِ مرکب ) گداخانه . دارالمساکین : هستی خلیفه نسب بغداد و قدس طلب ساسی سرای جهان چه درخورست ترا. مجیربیلقانی .رجوع به ساسی شود.
ساسیلغتنامه دهخداساسی . (ع ص ، اِ) گدا و گدائی کننده . (برهان ) (شرفنامه ٔ منیری ) (رشیدی ). گدا و دریوزه گر. (جهانگیری ) (استینگاس ) (ناظم الاطباء) : چه خیزد ز اول ملکی که در پیش دم آخربود ساسی و بی سامان چه ساسانی چه سامانی . سنائی .