ترجمه مقاله

گراس

go(a)rās

۱. تکه؛ نواله؛ لقمه: ◻︎ جمله نعمت‌های الوان بهشت / یک گراس از خوان احسان تو نیست (غضایری: لغت‌نامه: گراس).
۲. باقی‌ماندۀ طعام

ترجمه مقاله