لغتنامه دهخدا
مغالاة. [ م ُ ] (ع مص ) (از «غ ل و») بها کردن پس درگذشتن از حد در آن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گران خریدن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بغایت برداشتن دست را در انداختن تیر یا بنهایت قوت دور