ترجمه مقاله

گره

gereh

۱. پیچیدگی و به‌هم‌بستگی در نخ و ریسمان یا چوب و شاخۀ درخت یا چیز دیگر.
۲. بند؛ پیوند.
۳. [مجاز] کار مشکل.
۴. [قدیمی، مجاز] چین و شکن زلف.
۵. [قدیمی] مقیاس طول، معادل یک‌شانزدهم ذرع.
⟨ گره بستن: (مصدر متعدی)
۱. گره در چیزی انداختن.
۲. [مجاز] پیچیده ساختن.
⟨ گره خوردن: (مصدر لازم)
۱. گره پیدا کردن.
۲. در هم پیچیده شدن.
⟨ گره دادن: (مصدر لازم) = ⟨ گره بستن
⟨ گره زدن: (مصدر لازم) گره بستن؛ گره دادن؛ گره در چیزی انداختن.

۱. بند، عقد، عقده
۲. جعد، چین، شکن، شکنج
۳. قید
۴. لکنت
۵. دشپیل
۶. مفصل
۷. قفل
۸. پیوندگاه
۹. اشکال، مشکل

ترجمه مقاله