لغتنامه دهخدا
دبش . [ دِ ] (ص ) گس . صاحب مزه ٔ مرکب از ترشی و گسی . گس به ترشی مایل . لب ترش . زبان گز. لب گز. قابض . ترش وشیرین . لب ترش با کمی تلخی . طعمی مرکب از تلخی و ترشی . مزه ٔ گس که دهانرابهم کشد. قبض . طعم میان شیرینی و ترشی . با کمی ترشی و کمی گسی چنانکه شرابی دبش یا چای دبش .