گشودگیلغتنامه دهخداگشودگی . [ گ ُ دَ / دِ ] (حامص ) عمل گشادن . عمل گشودن .گشادگی . گشایش . رجوع به هر یک از این مدخل ها شود.
سایهپسندshade tolerant, shade demandingواژههای مصوب فرهنگستانویژگی گیاهی که قادر به رقابت زیستی در سایه است
سایه 2shade 1واژههای مصوب فرهنگستان1. رنگ حاصل از اختلاط یک رنگدانه یا رَزانۀ سیاه یا هر فام تیره با رنگدانه یا رَزانۀ دیگر 2. عمق رنگ 3. یک فام مشخص یا گونهای که تفاوتی اندک با آن دارد متـ . فامسایه
درخت نورپسندshade intolerant treeواژههای مصوب فرهنگستاندرختی که برای رقابت زیستی به نور کافی نیاز دارد
گشودگی زاویهایangular apertureواژههای مصوب فرهنگستانزاویۀ بین کناریترین پرتوهای گذرنده از یک عدسی که میتوانند تصویر ایجاد کنند
گرفتگی مرکزیcentral obscurationواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از گشودگی تلسکوپ بازتابی که با آینۀ ثانویه و سپرک مسدود شده است
کشودلغتنامه دهخداکشود. [ ک ُ ] (اِمص ) گشود. گشودگی . (ناظم الاطباء). حاصل بالمصدر از گشادن . (آنندراج ). رجوع به گشودن شود.
تفکیکفرهنگ فارسی معین(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) از هم جدا کردن ، بازگشادن . 2 - (اِمص .) جدایی ، گشودگی . 3 - گرفتن سند جداگانه برای بخشی از یک ساختمان .
گشودگی زاویهایangular apertureواژههای مصوب فرهنگستانزاویۀ بین کناریترین پرتوهای گذرنده از یک عدسی که میتوانند تصویر ایجاد کنند