گلبرگلغتنامه دهخداگلبرگ . [ گ ُ ب َ ] (اِ مرکب ) از جمله قسمتهای گل است که دومین حلقه ٔ گل میباشد و مرکب است از قطعاتی به نام گلبرگ . رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 117 شود. قلب برگ . (آنندراج ). برگ گل . پر گل : بدان لشکر دشمن اندرفت
لبیریلغتنامه دهخدالبیری . [ ل َ را ] (اِخ ) البیرة. از نواحی اندلس . رجوع به لبیرة و البیرة شود. (معجم البلدان ).
گُلبرگpetalواژههای مصوب فرهنگستانواحد تشکیلدهندۀ جام یک گل که معمولاً رنگین و از سایر اجزا متمایز است * مصوب فرهنگستان اول
لیبری پنسلغتنامه دهخدالیبری پنس . [ پ ِ ] (اِخ ) عنوان حاکمی در قدیم که فروش املاک به موجب قانون با آداب و مراسم خاص در حضور وی انجام میگرفت . (ترجمه ٔ تمدن قدیم فوستل دوکولانژ ص 503).
بی گلبرگلغتنامه دهخدابی گلبرگ . [ گ ُ ب َ ] (ص مرکب ) (از: بی + گل + برگ ) بدون گلبرگ . این کلمه را فرهنگستان بجای بیجام و عدم الطاس پذیرفته است . (لغات فرهنگستان ). رجوع به گلبرگ شود.
گلبرگهلغتنامه دهخداگلبرگه . [ گ ُ ب ِ گ َ ] (اِخ ) نام جایی است مشهور در ممالک دکن . (آنندراج ). نام شهری است در مغرب حیدرآباد هند. رجوع به «از سعدی تا جامی » تألیف ادوارد براون ترجمه ٔ علی اصغر حکمت ص 434 شود.
پیوسته گلبرگانلغتنامه دهخداپیوسته گلبرگان . [ پ َ / پ ِ وَ ت َ / ت ِ گ ُ ب َ ] (اِ مرکب ) پیوسته جام و متصل الطاس ، و آن گیاهانی هستند که گلبرگهای آنها به هم پیوسته است مانند نرگس . (لغت فرهنگستان ).
بی گلبرگلغتنامه دهخدابی گلبرگ . [ گ ُ ب َ ] (ص مرکب ) (از: بی + گل + برگ ) بدون گلبرگ . این کلمه را فرهنگستان بجای بیجام و عدم الطاس پذیرفته است . (لغات فرهنگستان ). رجوع به گلبرگ شود.
پیوسته گلبرگانفرهنگ فارسی عمیددستهای از گیاهان که گلبرگهای آنها به هم چسبیده است، مانند اطلسی؛ پیوستهجام؛ متصلالطاس.
گلبرگهلغتنامه دهخداگلبرگه . [ گ ُ ب ِ گ َ ] (اِخ ) نام جایی است مشهور در ممالک دکن . (آنندراج ). نام شهری است در مغرب حیدرآباد هند. رجوع به «از سعدی تا جامی » تألیف ادوارد براون ترجمه ٔ علی اصغر حکمت ص 434 شود.
بی گلبرگلغتنامه دهخدابی گلبرگ . [ گ ُ ب َ ] (ص مرکب ) (از: بی + گل + برگ ) بدون گلبرگ . این کلمه را فرهنگستان بجای بیجام و عدم الطاس پذیرفته است . (لغات فرهنگستان ). رجوع به گلبرگ شود.
جداگلبرگفرهنگ فارسی عمیدویژگی گیاهی که گلبرگهای آن از یکدیگر جدا باشد، مانندِ گل سرخ، گل نخود، و گل توتفرنگی؛ گشادهجام.