معطرفرهنگ مترادف و متضادبویا، خوشبو، دماغپرور، عاطر، عطرآگین، عطرآمیز، گلبو، گلبیز، نافهبو ≠ بویناک، گندیده، متعفن
گل بیزلغتنامه دهخداگل بیز. [ گ ُ ] (نف مرکب ) گل بیزنده . گل افشان . گل ریز. خوشبو. معطر : اگرچه باده فرح بخش و باد گلبیز است به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است . حافظ.|| (ن مف مرکب ) افشانده شده از پرهای گل سرخ . (ناظم الاطباء).<b