لغتنامه دهخدا
گنج . [ گ َ ] (اِ)پهلوی گنج ، ارمنی گنج ، آرامی گینزا، گززا، عربی کنز. (حاشیه ٔ برهان قاطعچ معین ). زر و گوهری باشد که در زیر زمین دفن کنند.(برهان ). دفینه ای که پادشاهان نهند. (اوبهی ). رِکاز. دَفینَه . کَنز. مَفتَح . (منتهی الارب ) : در گنجهای که