گوازیدنلغتنامه دهخداگوازیدن . [ گ ُ دَ ] (مص ) دست کشیدن و دست بردار شدن و ترک کردن . (ناظم الاطباء). فارغ شدن . (شعوری ج 2 ص 324). || واماندن . (ناظم الاطباء).
وازدنلغتنامه دهخداوازدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) رد کردن . مردود شمردن . رد کردن چیز معیوب . (یادداشت مؤلف ). کنار گذاردن . انتخاب نکردن . نپسندیدن و انتخاب نکردن کالا : توان خرید به صدجان ز یار نیم نگاه متاع ناز در این چند روزه وازده است .
وازیدنلغتنامه دهخداوازیدن . [ دَ ] (مص ) بیان کردن حالت و چگونگی سلامتی را. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ).