گوذابلغتنامه دهخداگوذاب . (اِ مرکب ) گوذاب بط و مرغ آبی و پیه و جگر او به از گوشت او باشد و پیه او سخت لطیف باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رجوع به گوداب شود.
جوذابلغتنامه دهخداجوذاب . (معرب ، اِ) معرب گوداب . (مهذب الاسماء) (دهار). و آن طعامی است که از گوشت و برنج و شکر ترتیب دهند. جوذابه . هرچه بپزند بی توابل . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نشیل .
گوزابلغتنامه دهخداگوزاب . [ گ َ / گُو ] (اِ مرکب ) آشی را گویند که از گوشت و برنج و نخود و گردکان پزند. (برهان ) (آنندراج ). از: گوز (گردو) + آب . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ) : نتوان ساخت از کدو گوزاب نه ز ریکاسه جامه ٔ سنجاب .