گوناگونیلغتنامه دهخداگوناگونی . (حامص مرکب ) حالت و چگونگی گوناگون . لونالونی . اختلاف . تنوع . || اقسام و انواع . (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
گوناگونی پیوستهcontinuous variationواژههای مصوب فرهنگستانگوناگونی رُخنمودی در صفات کمّی که بهصورت طیفی از مقادیر بیان میشود
گوناگونی ناپیوستهdiscontinuous variationواژههای مصوب فرهنگستانویژگیهای رُخنمودی که در دو یا چند دستة مجزا و غیرهمپوشان قرار میگیرند
گوناگونی وَراژنیepigenetic variationواژههای مصوب فرهنگستانتفاوتهای موجود در ژنگان دو اندامگان خویشاوند که معلول عوامل غیروراثتی است
گوناگونلغتنامه دهخداگوناگون . (ص مرکب ) مرکب از گون + الف + گون ، بمعنی گونه گونه . جوراجور. از لون دیگر. جنس به جنس . انواع . (برهان قاطع). اقسام . (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). مختلف از هر قبیل . (ناظم الاطباء). متنوع . نوع به نوع . از چند نوع . رنگارنگ : مردمان [ بلوچا
گوناگونی پیوستهcontinuous variationواژههای مصوب فرهنگستانگوناگونی رُخنمودی در صفات کمّی که بهصورت طیفی از مقادیر بیان میشود
گوناگونی ناپیوستهdiscontinuous variationواژههای مصوب فرهنگستانویژگیهای رُخنمودی که در دو یا چند دستة مجزا و غیرهمپوشان قرار میگیرند
گوناگونی وَراژنیepigenetic variationواژههای مصوب فرهنگستانتفاوتهای موجود در ژنگان دو اندامگان خویشاوند که معلول عوامل غیروراثتی است
انبوب متفرعدیکشنری عربی به فارسیچند تا , چند برابر , بسيار , زياد , متعدد , گوناگوني , متنوع کردن , چند برابرکردن
گوناگونی پیوستهcontinuous variationواژههای مصوب فرهنگستانگوناگونی رُخنمودی در صفات کمّی که بهصورت طیفی از مقادیر بیان میشود
گوناگونی ناپیوستهdiscontinuous variationواژههای مصوب فرهنگستانویژگیهای رُخنمودی که در دو یا چند دستة مجزا و غیرهمپوشان قرار میگیرند
گوناگونی وَراژنیepigenetic variationواژههای مصوب فرهنگستانتفاوتهای موجود در ژنگان دو اندامگان خویشاوند که معلول عوامل غیروراثتی است