گَردهpollenواژههای مصوب فرهنگستانریزهاگهای (microspores) حاوی کامههای گیاهی نر که در بَساک گلها تولید میشود متـ . دانۀ گَرده pollen grain * مصوب فرهنگستان اول
رده ردهلغتنامه دهخدارده رده . [ رَ دَ / دِ رَ دَ / دِ] (ق مرکب ) صف صف . (از لغت فرس اسدی نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ نخجوانی ). رجارج . (یادداشت مؤلف ) : زیبا نهاده مجلس و خالی گزیده جای ساز وشراب پیش
پیردهلغتنامه دهخداپیرده . [ دِه ْ ] (اِخ ) سرده . موضعی به کلارستاق مازندران . (سفرنامه ٔ رابینو ص 108 بخش انگلیسی ).
پیردهلغتنامه دهخداپیرده . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی جزء بخش مرکزی شهرستان فومن واقع در 3 هزارگزی خاور فومن کنار راه فرعی فومن به شفت . جلگه ، معتدل ، مرطوب دارای 192 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ شاخ رز، محصول آنجا برنج ، توتون سیگا
پیردهلغتنامه دهخداپیرده . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان بخش مرکزی شهرستان رشت . واقع در 9 هزارگزی شمال رشت و 2 هزارگزی شمال خاور پیربازار. جلگه ، معتدل ، مرطوب . دارای 243 تن سکنه . آب آن از
گَردهبرداریcalqueواژههای مصوب فرهنگستاننوعی وامگیری که در آن سازههای واژه یا عبارت وامگرفتهشده در زبان وامگیرنده یکبهیک ترجمه و برای هریک معادلی برگزیده میشود
گَردهشناسیpalynology 1واژههای مصوب فرهنگستانپژوهش دربارۀ گونههای سنگوارهشده و کنونی هاگهای گلسنگها و خزهها و گردههای گیاهان گلدار
گَردهشناسیpalynology 2, pollen analysisواژههای مصوب فرهنگستانعلم بررسی و مطالعۀ گَردهها و هاگها یا فسیل آنها
گَردهبرداریcalqueواژههای مصوب فرهنگستاننوعی وامگیری که در آن سازههای واژه یا عبارت وامگرفتهشده در زبان وامگیرنده یکبهیک ترجمه و برای هریک معادلی برگزیده میشود
گَردهشناسیpalynology 1واژههای مصوب فرهنگستانپژوهش دربارۀ گونههای سنگوارهشده و کنونی هاگهای گلسنگها و خزهها و گردههای گیاهان گلدار
گَردهشناسیpalynology 2, pollen analysisواژههای مصوب فرهنگستانعلم بررسی و مطالعۀ گَردهها و هاگها یا فسیل آنها