لغتنامه دهخدا
توفیدن . [ دَ ] (مص ) صدا و ندا و فریاد و آواز و شور و غوغا کردن باشد و به معنی غریدن و غرنبیدن و عربده کردن هم هست . (برهان ) (آنندراج ). خواندن کسی را برای یاری و به آواز بلند فریاد کردن و غریدن و غرنبیدن و هنگامه و شور و غوغا برپا کردن . (ناظم الاطباء). غرنبیدن . (شرفنامه