ترجمه مقاله

یاد

yād

۱. حافظه؛ ذهن.
۲. خاطره.
⟨ یاد آمدن: (مصدر لازم) [قدیمی] به ‌خاطر آمدن.
⟨ یاد آوردن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) = ⟨ به یاد آوردن
⟨ یاد دادن: (مصدر متعدی)
۱. آموختن کاری به‌ کسی؛ تعلیم دادن.
۲. [قدیمی] یادآوری کردن.
⟨ یاد داشتن: (مصدر متعدی)
۱. به خاطر داشتن.
۲. بلد بودن؛ آگاه بودن.
۳. [قدیمی] از بر داشتن.
⟨ یاد رفتن: (مصدر لازم) [قدیمی] صحبت کردن دربارۀ کسی.
⟨ یاد کردن: (مصدر متعدی) [قدیمی]
۱. بیان کردن.
۲. به‌ خاطر آوردن.
۳. طلب کردن.
⟨ یاد گرفتن: (مصدر متعدی)
۱. آموختن؛ فراگرفتن کاری.
۲. از بر کردن.
⟨ از یاد بردن: فراموش کردن.
⟨ از یاد رفتن: فراموش شدن.
⟨ به یاد آوردن: به خاطر آوردن.

۱. ذکر، یادآوری، یادکرد
۲. حافظه
۳. آموزش، تعلیم
۴. خاطره
۵. اندیشه، خاطر، فکر
۶. یادبود، ≠ فراموشی

ترجمه مقاله