یاردلغتنامه دهخدایارد. (انگلیسی ، اِ) واحد طولی که در آمریکا و انگلستان بکار می رود و آن معادل 9144% متر و یا سه فوت است .
یاردلغتنامه دهخدایارد. [ رِ ] (اِخ ) نام پدر ادریس و پسر مهلائیل است بنا بروایت قفطی در تاریخ الحکماء.
یاردفرهنگ فارسی عمیدمقیاس طول برای پارچه در انگلستان و امریکای شمالی، معادل ۳۶ اینچ یا ۹۲ سانتیمتر یا ۱۴ گره.
آرد گندم سختhard wheat flourواژههای مصوب فرهنگستانآرد گندم تهیهشده از گندم سخت که در مقایسه با گندم نرم، پروتئین بیشتری دارد
یاردانقلیلغتنامه دهخدایاردانقلی . [ ق ُ ](از ترکی ، اِ) در تداول عامه مردی بی تعصب و لاابالی و کسی که هویت او درست معلوم نیست . یاردانقلی بیگ .
یاردختفرهنگ نامها(تلفظ: yār doxt) (یار + دخت = دختر) دخترِ معشوق ؛ (به مجاز) دختر قرین و همراه ؛ دخترِ کمک کننده و یاور و مددکار ؛ دختر همدم و مونس .
یاردانقلی بیکلغتنامه دهخدایاردانقلی بیک . [ ق ُ ب ِ ] (از ترکی ، اِ مرکب ) یاردانقلی . رجوع به یاردانقلی شود.
یاردانقلیلغتنامه دهخدایاردانقلی . [ ق ُ ](از ترکی ، اِ) در تداول عامه مردی بی تعصب و لاابالی و کسی که هویت او درست معلوم نیست . یاردانقلی بیگ .
یاردانقلی بیکلغتنامه دهخدایاردانقلی بیک . [ ق ُ ب ِ ] (از ترکی ، اِ مرکب ) یاردانقلی . رجوع به یاردانقلی شود.
لیاردلغتنامه دهخدالیارد. [ ل َ ] (اِخ ) از علمای انگلیسی علم آثار قدیمه . وی در تپه ٔ نمرود، محل کالاه یا کالح توریة پایتخت قدیم آسور، به حفریات پرداخت . مقر آسوربانی پال پادشاه آسور و حجاریهای برجسته ٔ بسیار کشف کرد (1845 م .). و نیز آثار قصر نینوا و آثار قصر
میلیاردلغتنامه دهخدامیلیارد. (فرانسوی ، عدد، ص ، اِ) میلیار (بیلیون ) . هزار هزار هزار. هزار میلیون . دوهزار کرور.
بیلیاردلغتنامه دهخدابیلیارد. (روسی ، اِ) نوعی بازی است که در فضای سرپوشیده بر میزی مستطیل (پوشیده با ماهوت سبز) با 3 یا 15 گوی و میله ای چوبی بازی میشود. بیلیارد بطریقی که در ایران بازی میشود مأخوذ از روسیه است ، هر یک از گویها
بلیاردلغتنامه دهخدابلیارد. [ ب ِل ْ ] (فرانسوی ، اِ) بیلیارد. نام نوعی بازی اروپایی . رجوع به بیلیارد شود.