اشلاللغتنامه دهخدااشلال . [ اِ ] (ع مص ) تباه کردن دست کسی را: اَشَل ّ یده . (منتهی الارب ). شل کردن دست . (تاج المصادر بیهقی ). || تباه شدن دست کسی و خشک گردیدن : اُشِلَّت ْ یده (مجهولاً). (منتهی الارب ).
قفلطةلغتنامه دهخداقفلطة. [ ق َ ل َ طَ ] (ع مص ) از دست ربودن : قفلطمن یده قفلطة؛ از دستش ربود آن را. (منتهی الارب ).
بضکلغتنامه دهخدابضک . [ ب َ ] (ع مص ) بریدن چیزی را: لایبضک اﷲ یده ؛نبرد خدای دست او را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
شرثلغتنامه دهخداشرث . [ ش َ رَ ] (ع اِمص ) سطبری پشت دست و کفیدگی آن .یقال : شرثت یده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
یدةلغتنامه دهخدایدة. [ ی َدَ ] (ع اِ) لغتی است در ید. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دست . (از ناظم الاطباء). ید. (تاج العروس ).