یرقهلغتنامه دهخدایرقه . [ ی ُ ق َ ] (ترکی ، اِ) یرغه . یرقا. یرغا. نوعی از رفتار اسب و دیگر ستور.- امثال :خر خالی یرقه می رود . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یرغه شود.
یرغهلغتنامه دهخدایرغه . [ ی ُ غ َ / غ ِ ] (ترکی ، ص ) یرغا. اسب تیز و راهوار. (ناظم الاطباء) (لغت فرس اسدی ). یرقه . راهوار و تیزرو. (آنندراج ). مفلح . علج . (منتهی الارب ).- اسب یرغه یا خر یرغه ؛ اسب و خر رهوار و نرم رو. (یادداشت