یعقوبیهلغتنامه دهخدایعقوبیه . [ ی َ بی ی َ ] (اِخ ) از فِرَق غُلات شیعه ، اصحاب محمدبن یعقوب ، گویا همان فرقه ٔ غمامیه اند که می گفتند امیرالمؤمنین علی در میان ابر به دنیا می آید. (خاندان نوبختی ص 267). اصحاب محمدبن یعقوب باشند و آن فرقه ای از فِرَق هشتگانه ٔ غ
یعقوبیهلغتنامه دهخدایعقوبیه . [ ی َ بی ی َ ] (اِخ ) نامی است که در ایران به بعقوبه دهند. (یادداشت مؤلف ).
یعقوبیهلغتنامه دهخدایعقوبیه . [ ی َ بی ی َ ] (ص نسبی ) دینار یعقوبیه ؛ نام نوعی سکه . دینارهای ضرب ابویعقوب بن یوسف بن عبدالمؤمن است که در دیار مغرب رایج بوده است . (یادداشت مؤلف ).
یعقوبیهلغتنامه دهخدایعقوبیه . [ ی َ بی ی َ ] (اِخ ) نامی است که در انگلیس پس از انقلاب 1688 م . به هواخواهان ژاک دوم و سلسله ٔ استوارت داده شد. (یادداشت مؤلف ).
یعقوبیهلغتنامه دهخدایعقوبیه . [ ی َ بی ی َ ] (اِخ ) نام فرقه ای از خوارج ، پیروان یعقوب بن علی کرخی . (یادداشت مؤلف ).زیدیه . پیروان یعقوب بن علی کوفی که ابوبکر و عمر راولی خود می شمردند ولی از آن کسانی هم که از این دو خلیفه تبری داشتند تبری نمی جستند و منکر رجعت اموات بودند و از معتقدین به این
عقوبةلغتنامه دهخداعقوبة. [ ع ُ ب َ ] (ع اِ) عقوبت . عذاب و سزای گناه . (آنندراج ). پاداش بدی و شکنجه . (دهار). جزاء، و گویند عقوبة محنتی است که در دنیا به سبب گناه به انسان میرسد و گاهی آن را خاص تعزیر می دانند، و نیز عقوبات بر احکام شرعی متعلق به امور دنیا، به اعتبار مدنیت اطلاق شود. ج ، عُقو
مار یعقوبیهلغتنامه دهخدامار یعقوبیه . [ ی َ بی ی َ ] (اِخ ) پیروان «مار یعقوب » فرقه ای از ترسایان . و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 150 و مار یعقوب و یعقوبیه در این لغت نامه و ترجمه ٔ الملل و النحل شهرستانی ص <span class="hl" dir
هودر یعقوبیهلغتنامه دهخداهودر یعقوبیه . [ دَ رِ ی َ بی ی َ] (اِخ ) دهی است از بخش طبس شهرستان فردوس . دارای 487 تن سکنه ، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، میوه ، ذرت و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
مار یعقوبیهلغتنامه دهخدامار یعقوبیه . [ ی َ بی ی َ ] (اِخ ) پیروان «مار یعقوب » فرقه ای از ترسایان . و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 150 و مار یعقوب و یعقوبیه در این لغت نامه و ترجمه ٔ الملل و النحل شهرستانی ص <span class="hl" dir
هودر یعقوبیهلغتنامه دهخداهودر یعقوبیه . [ دَ رِ ی َ بی ی َ] (اِخ ) دهی است از بخش طبس شهرستان فردوس . دارای 487 تن سکنه ، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، میوه ، ذرت و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
یعقوبلغتنامه دهخدایعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) یعقوب باراده . رئیس طریقه ٔ یعقوبیان از نصارا. پیشوای یعقوبیه ٔ نصاری . مؤسس فرقه ٔ یعقوبیه در سده ٔ ششم میلادی . (یادداشت مؤلف ) : مرا اسقف محقق تر شناسدز یعقوب و ز نسطور و ز ملکا. خاقانی .<br
یعاقبةلغتنامه دهخدایعاقبة. [ ی َ ق ِ ب َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ یعقوبی . (ناظم الاطباء). || (اِخ ) طریقه ای از نصاری . یعقوبیین . یعقوبیان . یعقوبیة. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یعقوبیه شود.
مار یعقوبلغتنامه دهخدامار یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) رئیس صنف یعقوبیه از نصاری . (مفاتیح العلوم ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نام شخصی است که مجتهد و صاحب مذهب ترسایان بوده . (برهان ) (آنندراج ). «مار» عنوان قدیسان و یعقوب مؤسس فرقه ٔ یعقوبیه از ترسایان است .(حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به ماده ٔ
مار یعقوبیهلغتنامه دهخدامار یعقوبیه . [ ی َ بی ی َ ] (اِخ ) پیروان «مار یعقوب » فرقه ای از ترسایان . و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 150 و مار یعقوب و یعقوبیه در این لغت نامه و ترجمه ٔ الملل و النحل شهرستانی ص <span class="hl" dir
هودر یعقوبیهلغتنامه دهخداهودر یعقوبیه . [ دَ رِ ی َ بی ی َ] (اِخ ) دهی است از بخش طبس شهرستان فردوس . دارای 487 تن سکنه ، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، میوه ، ذرت و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).