ینگی کندلغتنامه دهخداینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیمینه رود بخش سیمینه رود شهرستان همدان ، واقع در 12000گزی باختر قصبه ٔ بهار، کنار جاده ٔ شوسه ٔ شهر همدان به اسدآباد، با 187 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن ات
ینگی کندلغتنامه دهخداینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سردرود بخش اسکوی شهرستان تبریز، واقع در 11هزارگزی شمال سردرود، با 365 تن سکنه . آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span class="h
ینگی کندلغتنامه دهخداینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) در ترکی به معنی «ده نو» و آن نام محلی است کنار راه دوراهه ٔ بناب و ساوجبلاغ میان خوشه مهر و قلی کندی واقع در هشت هزارگزی دوراهه ٔ بناب . (یادداشت مؤلف ).
ینگی کندلغتنامه دهخداینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان ، واقع در 39000گزی جنوب ابهر و 12000گزی راه عمومی قیدار به آب گرم . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج
ینگی کندلغتنامه دهخداینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد، واقع در 25هزارگزی خاوری بوکان ، با 799 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span class="hl" di
سحابی نِی ـ آلنNey-Allen Nebulaواژههای مصوب فرهنگستانچشمۀ گستردهای از گسیل فروسرخ که در سحابی جبار و در نزدیکی ذوزنقه واقع شده است
ابعاد نهاییfinished size, neat size, finished measure, net measure, net size, target sizeواژههای مصوب فرهنگستانابعاد چوب پس از ماشینکاری
پرسش آری ـ نهایyes-no questionواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع جملههای پرسشی که پاسخ آن آری یا نه است
نه پشت دیوار ماnot in my backyard, NIMBYواژههای مصوب فرهنگستانباوری عمومی که بر پایۀ آن مردم خواهان دفع پسماندهای تولیدشده هستند مشروط بر آنکه محل دفع در نزدیکی ملک آنها نباشد
ینگی کندیلغتنامه دهخداینگی کندی . [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز، واقع در 25هزارگزی باختر سراسکند، با 150 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span class
ینگی کند جامعالسرالغتنامه دهخداینگی کند جامعالسرا. [ ی ِ ک َ م ِ عُس ْ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایجرود بخش مرکزی شهرستان زنجان ، واقع در 77000گزی جنوب باختری زنجان ، با 919 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔایجرود. از زنجان اتومبیل می رود.
ینگی کند سیدلرلغتنامه دهخداینگی کند سیدلر. [ ی ِ ک َ س ِی ْ ی ِ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایجرود بخش مرکزی شهرستان زنجان ، واقع در 42000گزی جنوب باختری زنجان و 2000گزی راه مالرو عمومی ، با 247 تن
ینگی کند علی آبادلغتنامه دهخداینگی کند علی آباد. [ ی ِ ک َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بناجوی بخش بناب شهرستان مراغه ، واقع در 10هزارگزی جنوب خاوری بناب ،با 592 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ صوفی چای و چاه وراه آن شوسه است . (از فرهنگ ج
ینگی دنیاییلغتنامه دهخداینگی دنیایی . [ ی ِ دُن ْ ] (ص نسبی ) منسوب به ینگی دنیا. امریکایی . (ناظم الاطباء). باشنده ٔ امریکاست . (آنندراج ).
ینی دنیالغتنامه دهخداینی دنیا. [ی ِ دُن ْ ] (اِخ ) (از: ینی ، تازه + دنیا) ینگی دنیا. قاره ٔ جدید. آمریک . امریکا. رجوع به ینگی دنیا شود.
ینگیلغتنامه دهخداینگی . [ ی ِ ] (ترکی ، ص ) ینی . در ترکی به معنی تازه و نو است و «ینگی دنیا» که به امریکا اطلاق می شود و به معنی «جهان نو» یا «دنیای نو» است ، از آن می باشد.
ینگی چریکلغتنامه دهخداینگی چریک . [ ی ِ چ ِ ] (ترکی ، اِ مرکب ) ینگی چری . ینی چریک . ینی چری . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ینی چری شود.
ینگیلغتنامه دهخداینگی . [ ی َ ] (اِ) ینگه . روشنایی . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). و رجوع به ینگه شود.
ینگیلغتنامه دهخداینگی . [ ی ِ ] (ترکی ، ص ) ینی . در ترکی به معنی تازه و نو است و «ینگی دنیا» که به امریکا اطلاق می شود و به معنی «جهان نو» یا «دنیای نو» است ، از آن می باشد.
دیرینگیلغتنامه دهخدادیرینگی . [ ن َ / ن ِ ] (حامص ) قدمت . قدم . (منتهی الارب ). مقابل نوی . عتاقت . دیرینه بودن . (یادداشت مؤلف ). || (اصطلاح اداری ) این کلمه بجای سابقه خدمت پذیرفته شده است . (لغات فرهنگستان ).
کمینگیلغتنامه دهخداکمینگی . [ک َ ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) حقارت و پستی و دونی و فرومایگی و پست نژادی . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
ینگیلغتنامه دهخداینگی . [ ی َ ] (اِ) ینگه . روشنایی . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). و رجوع به ینگه شود.
ینگیلغتنامه دهخداینگی . [ ی ِ ] (ترکی ، ص ) ینی . در ترکی به معنی تازه و نو است و «ینگی دنیا» که به امریکا اطلاق می شود و به معنی «جهان نو» یا «دنیای نو» است ، از آن می باشد.