اختروَشquasarواژههای مصوب فرهنگستانجِرم ستارهمانندی به درخشندگی یک کهکشان که عموماً در فاصلۀ بسیار زیادی از زمین قرار دارد و تصور میشود هستههای درخشان کهکشانهای فعال و دوردست باشد
بوسهگاهkisser, kisser button,kissing buttonواژههای مصوب فرهنگستانبرجستگی یا گرهی بر روی زه که در هنگام رسیدن تیر به مرحلۀ تمامکشش، لب کمانگیر با آن تماس پیدا میکند
کیسرلغتنامه دهخداکیسر. [ س َ ] (اِ) زعفران . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). اسم هندی زعفران است . (فهرست مخزن الادویه ).
یکسردیکشنری فارسی به انگلیسیbroadside, downright, flush , through, one-sided, smack, straight, unbroken
میکسرفرهنگ فارسی معین(س ) 1 - (ص فا.) آن که میکس می کند، میکس کننده . 2 - (اِ.) وسیله ای برای هم زدن و مخلوط کردن مواد غذایی ، همزن (فره ). 3 - دستگاهی با محفظه ای خمره ای شکلِ گردان برای ساختن بتون .
یکسردیکشنری فارسی به انگلیسیbroadside, downright, flush , through, one-sided, smack, straight, unbroken