ترجمه مقاله

آژن

فرهنگ فارسی عمید

۱. = آژندن
۲. (صفت) آژنده‌شده با (در ترکیب با کلمۀ دیگر): تیرآژن، شمع‌آژن.
ترجمه مقاله