ترجمه مقاله

امکان

فرهنگ فارسی عمید

۱. ممکن بودن؛ میسر بودن.
۲. قدرت؛ توانایی: ◻︎ کنونت که امکان گفتار هست / بگوی ای برادر به لطف و خوشی (سعدی: ۵۳).
۳. [قدیمی] فرصت.
۴. (فلسفه) [مقابلِ وجوب] چیزی که وجود یا عدم آن ضروری نباشد یعنی بود و نبودش یکسان باشد، مانند انسان، حیوان، نبات، و جماد.
ترجمه مقاله