ترجمه مقاله

بالاندن

فرهنگ فارسی عمید

۱. نمو دادن؛ رویاندن.
۲. تناور ساختن.
۳. جنباندن: ◻︎ یک قصیده هزارجا خوانده / پیش هر سفله ریش بالانده (سنائی: مجمع‌الفرس: بالانده).
ترجمه مقاله