ترجمه مقاله

تپیدن

فرهنگ فارسی عمید

۱. لرزیدن.
۲. زدن نبض و قلب.
۳. [قدیمی، مجاز] بی‌آرام شدن؛ بی‌قراری کردن.
ترجمه مقاله