ترجمه مقاله

جرح

فرهنگ فارسی عمید

۱. زخم.
۲. (حقوق) باطل کردن شهادت؛ رد کردن گواهی گواهان.
۳. [قدیمی] بد گفتن.
۴. [قدیمی] عیب.
⟨ جرح‌و‌تعدیل: [مجاز] حذف و اصلاح پاره‌ای از کلمات و مطالب نوشته‌ای برای معتدل ساختن آن.
ترجمه مقاله