ترجمه مقاله

درجه

فرهنگ فارسی عمید

۱. پایه؛ پله.
۲. رتبه؛ مرتبه.
۳. هر یک از تقسیمات یک وسیله مثل بارومتر و ترمومتر یا چیز دیگر که به چند قسمت تقسیم شده باشد.
۴. (ریاضی) یک جزء از ۳۶۰ جزء محیط دایره.
۵. (نظامی) مقام و رتبۀ نظامی: درجهٴ سرهنگی.
ترجمه مقاله