ترجمه مقاله

رحم

فرهنگ فارسی عمید

۱. (زیست‌شناسی) عضوی کیسه‌مانند در شکم که جنین تا قبل از تولد در آن زندگی می‌کند؛ جای بچه در شکم زن یا حیوان ماده؛ بچه‌دان؛ زهدان.
۲. [قدیمی] خویشاوندی؛ خویشی؛ قرابت.
⟨ رحم بریدن: [قدیمی] قطع رشتۀ خویشاوندی؛ ترک مراوده با خویشاوندان.
ترجمه مقاله