ترجمه مقاله

زرق

فرهنگ فارسی عمید

تزویر؛ دورنگی؛ ریاکاری.
⟨ زرق‌و‌برق: [مجاز] زر‌و‌زیور؛ جلوه و زیبایی ظاهری.
ترجمه مقاله