ترجمه مقاله

زهره

فرهنگ فارسی عمید

۱. (زیست‌شناسی) عضوی کیسه‌مانند که به کبد چسبیده و صفرا در آن‌ جا دارد؛ کیسۀ زرداب؛ کیسۀ صفرا.
۲. [مجاز] دلیری؛ یارا؛ جرئت. Δ قدما معتقد بودند که ترس شدید سبب ترکیدن زهره می‌شود: ◻︎ یکی زهرۀ خرج کردن نداشت / زرش بود و یارای خوردن نداشت (سعدی۱: ۹۵).
ترجمه مقاله