ترجمه مقاله

ستیزیدن

فرهنگ فارسی عمید

۱. ستیزه کردن؛ جنگ‌وجدال کردن: ◻︎ چو جنگ آوری با کسی برستیز / که از وی گزیرت بود یا گریز (سعدی: ۵۳).
۲. دشمنی کردن.
۳. سرکشی و ناسازگاری کردن.
ترجمه مقاله