ترجمه مقاله

سقط

فرهنگ فارسی عمید

۱. پاره‌آجر
۲. (صفت) [قدیمی] ویژگی کالای پَست و بی‌بها.
۳. [قدیمی] دشنام.
۴. [قدیمی] سهو و خطا در گفتن یا نوشتن.
۵. (اسم مصدر) [قدیمی] فضیحت؛ رسوایی.
۶. (اسم، صفت) [قدیمی] شخص ضعیف و فرومایه.
⟨ سقط شدن: (مصدر لازم)
۱. [عامیانه] مردن.
۲. تلف شدن حیوان چهارپا.
⟨ سقط گفتن: (مصدر متعدی) [قدیمی] دشنام دادن؛ ناسزا گفتن.
ترجمه مقاله