ترجمه مقاله

عذر

فرهنگ فارسی عمید

۱. حجت و بهانه‌ای که هنگام اعتذار و برای رفع گله بیاورند.
۲. بهانه.
۳. (زیست‌شناسی) [قدیمی] قاعدگی؛ حیض.
⟨ عذر آوردن: (مصدر‌لازم) بهانه آوردن؛ معذور خواستن.
⟨ عذر خواستن: (مصدر لازم) معذرت خواستن؛ درخواست عفو کردن.
⟨ عذر داشتن: (مصدر لازم) حیض بودن زن.
ترجمه مقاله