ترجمه مقاله

عیار

فرهنگ فارسی عمید

۱. زرنگ؛ چالاک؛ تردست.
۲. دزد.
۳. هریک از عیاران که انسان‌هایی دلیر، جوانمرد، و حامی ضعفا بوده‌اند. Δ این طبقه در دورۀ عباسی در خراسان، سیستان، بغداد، و نواحی دیگر ظهور کردند.
۴. [مجاز] جسور و بی‌پروا؛ کسی که بی‌پروا زندگی خود را به خوشی و کامروایی می‌گذراند.
ترجمه مقاله