وراغفرهنگ فارسی عمید۱. آتش؛ فروغ و تابش و شعلۀ آتش: ◻︎ آتش عشق چون کنم پنهان / کز دهانم کشد زبانه وراغ (حکیم علی فرقدی: مجمعالفرس: وراغ).۲. روشنی؛ فروغ.